در کودکی: پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی کوچولو روی دستشان میخورد. خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟ …
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود : پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند. دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند.هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند : پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون. دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود.هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد : پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد. دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند.
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره ? میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند. دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟در ?? سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و ? سال از زندگیشان هدر نرود. دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .در دانشگاه :
پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند. دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشنددر هنگام نمره گرفتن :
پسرها خودشان را میکشتند تا ??? آنها ?? شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند. دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره ??? آنها به ?? تبدیل میشود. در کافی شاپ :
پسرها حساب میکنند. دخترها میگویند : مرسی!در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند . دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.هنگام خواستگاری :
پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند. دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنندهنگام ازدواج :
پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند. دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد هنگام زندگی عشقولانه دو نفره :
پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند. دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.کار کردن :
پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند. دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند.
| نوشته شده توسط shaghayegh در شنبه 90/4/18 و ساعت 11:42 عصر | نظرات دیگران()